دست نوشته های یک تحریم شده

کلید مشکلات در سازش و مذاکره با خداست

دست نوشته های یک تحریم شده

کلید مشکلات در سازش و مذاکره با خداست

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علی الحسین

و علی علی بن الحسین

و علی اولاد الحسین

و علی اصحاب الحسین

سلام

عزاداری های همه دوستان مورد قبول حق تعالی باشه ، انشاالله که سال بعد کنار مزار آقا اباعبدالله همه با هم عزاداری کنیم .

راستش اصلا دستم به نوشتن نمیره ، امتحانات میان ترم دارن شروع میشن و بدجور درس ها دارن سنگینی میکنن . شنبه هفته آینده هم ارائه دارم ، یک مطلبی باید آماده کنم و برای بچه ها ارائه بدم . همون روز هم امتحان ریاضی دارم . کلا همه چیز ریخته شده روی دستم . البته تا حدودی خودم رو آماده کردم . امیدوارم که خدا کمکم کنه .

همین الان که دارم مینویسم ، یکدفعه از پای درس ها اومدم اینجا و ....

چند روزیه بدجور دلم میخاد برم به شهیدآباد شهرمون . مدتیه نرفتم و این داره خیلی آزارم میده . گاهی اوقات ناگهانی یاد شهدا میافتم و خیلی دلم میگیره . میشینم جلو صفحه مجازی اینترنت ، و به وبلاگ مورد علاقم که از شهدای شهرمون مینویسه ، خیره میشم و فقط نگاهش میکنم . اینکار خیلی بهم آرامش میده . وقتی وارد اونجا میشم انگار یکی با سوز دل برام روضه شهدا میخونه  و بهم روحیه مضاعف میده ....

از شما دوستان انتظار دارم که برام دعا کنید و منو فراموش نکنید ، محتاجم به دعای خیرتون .

من هم برای تمام دوستان مجازی خیلی خیلی دعا میکنم .

التماس دعا


  • سجاد تنگی

سلام به همه دوستان مجازی و وبلاگ نویس محترم...

چند وقتیست که خیلی کم وقت میکنم به اینترنت سر بزنم ، اگر هم میام بیشتر در رابطه با درس هام سرچ و جست و جو میکنم . سرم خیلی شلوغه از لحاظ درس و مشق . چند تحقیق بهم دادن که همه نمره هام به این ها بستگی داره . فرصت محدودی هم دارم . کلا درگیر درس ها هستم ...

خلاصه ...

امروز عجیب یکدفعه یاد وبلاگ قبلیم افتادم " حقیقت آینه های بی غبار " . وبلاگی که همه چیزش در رابطه با شهدا و دفاع مقدس و بحث های مذهبی بود .اوایل دوستام کمکم میکردن ، ولی بعد ها دیگه خودم مطلب میزدم . مطالبش از خودم تنها نبود ، گاهی اوقات یک دوست بهم میگفت فلان مطلب رو واسم بزار تو وبلاگت .

اونجا حرف از شهدا بود و اخلاق نیک شون . حرف از خاطرات زیبا و آموزندشون بود ... با همه حواشی که توش بود ولی خیلی خوب بود . هم بیشتر به یاد شهدا بودم و هم بیشتر تجربه کسب میکردم از زندگی خوب و ساده و پر برکتشون . با خودم فکر میکردم که از وقتی اون وبلاگ رو رها کردم چقدر از بعضی چیزها دور شدم . برای "من" خیلی مفید بود ، معنویت توش بود ، گاهی اوقات ساعت ها تو کتابی سرچ میکردم تا یک مطلب مفید پیدا کنم و بواسطه این کار چیزهای دیگه ای هم یاد میکرفتم ..

تصمیم گرفتم که اونطرف هم مطلب بزنم . ولی خیلی کمتر از گذشته . خدا کنه وقتم آزادتر بشه ..

بالای صفحه آدرس وبلاگ قبلیم نوشته شده ...

دوستان خوب دعا یادتون نره . محتاجم به دعاتون .


  • سجاد تنگی